منوی اصلی
مطالب پیشین
موضوعات وبلاگ
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
درباره

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: نَظَرُ الْوَلَدِاِلى وَالِدَیْهِ حُبّا لَهُما عِبادَةٌ. نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







 قالَ الصادِقُ علیه السلام: بِرُّ الْوالِدَیْنِ مِنْ حُسْنِ مَعْرِفَةِ الْعَبْدِ بِاللّهِ اِذْ لا عِبادَةَ اَسْرَعُ بُلُوغا بِصاحِبِها اِلى رِضَى اللّهِ مِنْ حُرْمَةِ الْوالِدَیْنِ الْمُسْلِمَیْنِ لِوَجْهِ اللّه (بحارالانوار ،ج 74 ،ص 77)

پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتى زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمى رساند 

     










 رعایت آداب سخن گفتن و رفتار با استاد

         

 

متعلم باید هنگام سخن گفتن با استاد از الفاظ و واژهـ هایی کـه متناسب با شأن استاد است،استفاده کند و از به کار بردن برخی الفاظ و عبارات-از قبیل شنیدی،می دانی،مرد حسابی،چرا، نه،قبول ندارم،چه کسی چنین گفته است،این سخنی که شما می گویید در کجاست؟آن چه به خاطر دارم و یا د یـگران نـقل کـرده اند با گفتار شما مغایرت دارد و...-در ارتـباطات بـا اسـتاد پرهیز کند

 

اگر متعلم در صدد تفحص بیشتر و بهره گیری بیشتر از استاد باشد،باید الفاظ و عبارات خویش را تلطیف کند. مثلا به جای«چرا و قبول ندارم»،لحن خـود را مـلایم کـند و بگوید:اگر کسی از ما علت این امر را بپرسد،چه بـگویم؟ یـا اگر کسی نسبت به دعاوی ما چنین انتقاداتی را مطرح بکندة،باید چه پاسخی بدهیم؟و...هم چنین در حضور استاد نباید با مـتعلمان دیـگر در گـوشی صحبت کند، پر حرفی کند،با صدای بلند و همراه با قهقه بـخندد،بدون اذن استاد پرسشی را مطرح کند،یا پیش استاد از دیگران غیبت و بدگویی بکند و...

                                                  










 

 معلمى سوختن است، سوختنى که مى‏سوزد ولى نمی‏سوزاند، هدایت میکند و گمراه نمیى‏سازد، آتش درونش برد است و سلام ،و دود او همچون عود ،و رایحه ‏اش جهانگیر. معلم چراغ هدایت و کشتى نجات است. معلم راهنماى خوبى‏ها و نیکى‏ها و هدایتگر و بیدار کننده است. معلمى، همان‏گونه که معلم پیر انقلاب ‏رحمه الله فرموده، شغل انبیاست وامت‏ سرگردان را از وادى جهل و ضلالت ‏به سر منزل هدایت و سعادت و از دریاى پر تلاطم فساد و انحراف به ساحل امیدبخش نجات و نیکبختى مى‏رساند. سرنوشت جوامع بشرى مرهون سعى و تلاش آموزگاران و معلمان است.

                                              










     احترام معلم در روایات

«اِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ حَتَّی النَّمْلَةِ فی حُجْرِها وَ حَتّی الْحُوتِ فِی البَحْرِ یُصَلُّونَ عَلی مُعَلِّمِ النّاس الْخَیْرَ»
در آموزه های اسلامی احترام به معلم که پدر معنوی و روحانی انسان است یک وظیفه انسانی-اسلامی است و خود مبنای توفیقات الهی خواهد شد و در همه حال باید آنها را محترم شمرد از یاد آنان به نیکی، تواضع و فروتنی در برابر آنها، عمل به دستورات و راهنمایی هایشان در امور دینی و دنیوی، تکریم و بزرگداشت آنها در شرایط مختلف، ذکر خاطرات خوب و کمالات و ارزشهای علمی و اخلاقی آنها و ... احترام به معلم حد خاصی ندارد مگر اینکه خدای نکرده معلم از صراط ایمان و توحید خارج شده و گرفتار کفر و شرک و انحراف های اخلاقی شده باشد که البته باز هم نگهداشت احترام آنها لازم است و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نیز یک ضرورت است و چه بسا انجام این ضرورت با روشهای گفتاری و رفتاری شایسته خود احترام واقعی به معلم باشد.
پس احترام اصلی و حقیقی به معلم یا کسانی که چیزی از آنها یاد می گیریم چند چیز است:
1. عمل به آموخته های آنان
2. ترویج و تبلیغ آنچه از آنها یاد گرفتیم به دیگران.
3. یادسپاری ارزشهای علمی و اخلاقی آنها
4. تکریم شخصیت و تعظیم آنان در همه شرایط
5. تواضع در برابر آنها و ... که علی(ع) فرمود: «من علمّنی حرفا فقد صیرنی عبدا

                       










 

نیکی به پدر و مادر در نهج البلاغ

فحق الوالد على الولد ان یطیعه فى كل شى ء الا فى معصیه الله سبحانه

در كلمات قصار 391 مى فرماید: پس حق پدر بر فرزند آنست كه پدر را در هر چیز اطاعت و پیروى نماید مگر در نافرمانى از خداوند سبحان "كه در نافرمانى خدا طاعت پدر واجب نیست".

                                                      










وَقَضى رَبُّكَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیّاهُ وَبِالْوالِدَیْنِ اِحْسانا اِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ اَحَدُهُما، اَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَلا تَنْهَرْهُما وَقُلْ لَهُما قَوْلاً كَریما...سوره اسراء،(23)

و خداى تو حكم فرموده كه، هیچ كس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید اگر هر دو یا یكى از آنها به پیرى برسند (كه موجب رنج و زحمت باشند) زنهار كلمه اى كه رنجیده خاطر شوند مگو و كمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.
و همیشه پر و بال تواضع و تكریم را با كمال مهربانى نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانى فرما، آنگونه كه آنان مرا در كوچكى تربیت كردند
.


گرچه هستى ما از خداست، لیكن سبب زندگى و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه اى از وجود این دو عزیزیم و میوه اى از بوستان محبّت و تربیت و مهر و عاطفه بى نظیر پدر و مادریم.
انسان فراموشكار، وقتى به قدرت و موقعیتى رسید، دوران عجز و كوچكى خویش را از یاد مى برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرساى آنان را فراموش مى كند، و چه ناسپاسى و كفرانى بدتر از این؟
انسانیّت و اخلاق ایجاب مى كند كه پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیكى و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیك غفلت نكنیم. ما امتداد وجودى والدین خودیم و فرزندان ما تدوام وجود مایند، چگونگى برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیكى ما به آنان سبب مى شود: كه فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیكوكار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود كه ما با والدین خویش رفتار مى كنیم.
بارى ... اداى حقّ والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حقّ خدا و شكر نعمتهایش از عهده توانائى ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضح و فروتنى به زیر پاى آندو فرشته بگستریم.
با اینحال، توجّه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه اداى بخشى از حق بزرگ آنان را فراهم مى سازد.
روایاتى كه در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه مى كنید، ما را با گوشه اى از وظایف خود در برابر والدین آشنا مى كند.
توفیق الهى یارمان باد كه از نیكو كاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا كه رضایت خدا در رضایت آنان است.
خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.
خدایا! ما را به تربیت نسلى با ایمان و حق شناس و پاكدل و نیكوكار موفق بدار.











 

در میان تعالیم ادیان الهی درباره والدین و حقوق آنها، نگاه مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به این مساله از ویژگی های خاص و ظریفی برخوردار است. به عنوان نمونه، هنگامی که در مکتب امام هشتم، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) می نشینیم، آن حضرت این گونه به ما می آموزند که:

                                                    

 










 جایگاه معلم در قرآن

قرآن در برخی از آیات به جایگاه معلّم اشاره كرده و از آن به بزرگی یاد می كند.

جایی به طریق سؤال كه می فرماید: قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون (1)یعنی بگو: آیا كسانی كه می دانند و كسانی كه نمی دانند مساوی هستند؟! (هرگز) این آیه تعریفی است بر اینكه عالمان و جاهلان هرگز مساوی نیستند و اگر فلسفۀ مساوی نبودن عالمان و غیر عالمان را در قرآن جستجو كنیم قرآن می گوید:

اوّلا: تنها عالمان هستند كه از خداوند خوف و وحشت دارند: انّما یخشی الله من عباده العلماء.(2)

ثانیاً: بعضی از مسائلی كه در قرآن به طور مثل ذكر شده اند و این مثل را جز عالمان نمی فهمند، آنجایی كه می گوید: و تلك الامثال نضربها للناس و ما یعقلها إلا العالمون(3) یعنی اینها مثلهای هستند كه ما برای مردم می زنیم و جز عالمان آن را نمی فهمنند.

امّا جای دیگر منزلت و جایگاه مؤمن عالم را با مؤمن عادی چند برابر و بزرگ می داند. آنجایی كه می فرماید: یرفع الله الذین آمنوا منكم و الذین اوتوا العلم درجاتٍ(4)یعنی «خداوند كسانی از شما را كه ایمان آورده اند بالا م برد و به كسانی كه بهره ای از علم دارند درجات بزرگی می بخشد».

پس از این آیات مشخص می شود كه معلم جایگاه  ستبرگ و بزرگی دارد.

و آنها را باید پاس داشت و احترام كرد. و در واقع از آنجایی كه خداوند اوّلین معلم خود را معرفی می كند، بی احترام نسبت به معلم، بی احترام نسبت به خدا است.                                                  

(1)زمر/ 9.

(2) فاطر/ 28.

(3)عنكبوت/43.

(4) مجادله/ 11.










مقام معلم 

می توان در سایه آموختن                           گنج عشق  جاودان اندوختن

اول از استاد، یاد آموختیم                           پس، سویدای سواد  آموختیم

از پدر گر قالب تن یافتیم                            از معلم جان روشن   یافتیم

ای معلم چون کنم توصیف تو                       چون خدا مشکل توان تعریف تو

ای تو کشتی نجات روح ما                         ای به طوفان جهالت نوح  ما

یک پدر بخشنده آب و گل است                      یک پدر روشنگر جان و دل است

لیک اگر پرسی کدامین برترین                     آنکه دین آموزد و علم  یقین

 معلمی در کلام امام خمینی (ره):

 نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.  تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.

  معلم در سخنان مقام معظم رهبری:

 دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند. اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: «من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛  هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است.» این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.

 معلم در کلام استاد مطهری:

 معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او  را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش

 از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم  مشتعل  شود.

 معلم در کلام شهید رجایی:

 معلمی شغلی نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای، رهایش کن و اگر عشق  توست مبارکت باد.

 برتری حق معلّم بر پدر

 آورده اند که اسکندر به معلّم خویش احترام بسیاری می گذاشت. از او پرسیدند: چرا معلّم خود را بیش از پدر تعظیم و احترام می کنی؟ گفت: به سبب آن که پدرم، مرا از عالم ملکوت به زمین آورده و استاد، مرا از زمین به آسمان برده است.